توّجه!توّجه!
اخیراً متنی ازآقا امام زمان(عج)بدست آمده که دستنوشته خود ایشان است، یکی از نامه هایی است که خود امام نوشته اند خطاب به همه دوستداران و کسانی که به ایشان ارادت دارند.
(لطفاً این خبر را جدّی بگیرید.)
هیچ کس نیست که نخواهد از متن این نامه و جزییات آن با خبر شود،
و میدانم که همه مشتاقند از برای شنیدن تک تک کلمات آن.
میدانم تو هم مشتاقی،مثل همه آنهایی که دوست دارند بدانند امامشان در آن نامه چه نوشته واز چه سخن گفته است و احیاناً ما را به چه چیزهایی سفارش کرده اند،
واینکه سخن امام با ما چه بوده است و بین این سخنان گرانبها چه دریچه هایی از معرفت پنهان است ...
...
...
...
...
ولی متأسفانه باید بگویم :چنین نامه ای وجود ندارد... و اصلاً چنین نامه ای در کار نیست!!!!!!!!!!!!!!!!!!
منتها کسانی که علاقه مندند متن نامه دستنویس آقا امام زمان(ع) را برای استفاده خود مطالعه کنند،خواهشمندم به نامه دیگری که در دست ما هست مراجعه کنند.
و آن...
خدای امام زمان که از امام زمان (ع)هم مهم تر است ، او نامه ای برای ما فرستاده است که اتّفاقاً برای زمانه ماست (هرچند برای همه زمانهاست)وبرای همه ما جوانهاست(هر چند برای همه گروههای سنی است) ...
چه قدر احساس شخصیّت و افتخار کردی وقتی شنیدی که امام زمان برایمان نامه ای نوشته اند، خطاب به خود ما.
خواهش می کنم،این عزّت و افتخار را کما کان داشته باش،
چرا که خدای مهربانمان این نامه را برای همه ما فرستاده..
خدایی که می دانیم به این سادگی با کسی حرف نمی زند..
خدایی که وقتی به کوه تجلّی کرد،موسی(ع) و یارانش همه مدهوش شدند.. خدایی که کسی به این سادگی ظرفیت درک او را پیدا نمی کند،بس که با عظمت است.
واین خداست که برای ما نامه ای فرستاده..
و حال ما با این نامه یعنی همین قرآن،چگونه ارتباط برقرار می کنیم؟
(این مطلب ادامه مطلب قبلیه البته می دونم که تأخیرم زیاد شد ولی امیدوارم با خووندن این مطالب بتونم این تأخیرو جبران کنم.)
چه کسی از قرآن بهره خواهد برد؟
پاسخ:
کسی که به "قدر قرآن" و به "قیمت قرآن" به قرآن بها دهد.
وعادی شدن قرآن را برای خود یک بیماری تلقی کندو با آن مبارزه کند،چرا که قرآن برای هر که عادی شود قلبش دچار قساوت خواهد شد.
قرآن هیچوقت کتاب عادی نمی شود،قرآن روزنامه است.
خیلی ها که اهل مطالعه هم نیستند، حداقل روزنامه را می خوانند،چرا که روزنامه هر روز را منتشر میکند و قرآن نیز هر روز برای خوانندگانش تازگی به همراه دارد.
قرآن کتاب تاریخ نیس، قرآن روزنامه ایست که هر روز حرف تازه ای با تو خواهد گفت.
زبان ما از بازگو کردن این عظمت قاصر است.
از امامم حسین (ع) کمک می گیرم و از دعای عرفه او می نویسم آنجا که از آفرینشش سخن می گوید و چه زیبا تمام آفرینشش را به تصویر می کشد و میفرماید"فَتَعَالَیتَ یَا رَحیِمُ یَا رَحمَنُ" امام حسین یک انسان است و برایش این آفرینش و این همه لطف خداوند هنوزتازگی دارد و خداوند را بارها بارها شکر می کند که او در زمانی آفریده شده که قرآن فرستاده شده است.
بیایید از رسوب عادت و حجاب تکراری بودن محیطمان فاصله بگیریم.
تصور کن از مریخ آمده ای چند روزی روی زمین استراحت کنی .به تو خبر می دهند خدایی هست .این خدا با تمام این صفات نیک کتابی فرستاده ودر آن حرفها زده با بنده هایش
تو با خود میگویی چه قدر زیاد !!!یعنی او این همه حرف زده برای بندگانش .
می گویند آری او بندگانش را خیلی دوست دارد .وخیلی هم اصرار داشته که برایشان حرفهایی بزند وعلاقه مند بوده برای آنها به اندازه یک کتاب سخن گوید از همه چیزو همه کس...
واکنون ما حکایت آن ماهی را داریم که قدر آب را نمی داند و وقتی او را از آب می گیرند تازه میفهمد چه قدر تشنه است.
میدانی یک عده وقتی از این دنیا رخت سفر می بندند تازه آنجا می فهمند مایه حیات آنها و مایه تنفس آنها قرآن بوده است؟؟
این را هم میدانی آنجا همین قرآن بعنوان یک شخص شکایت کننده یا شفاعت کننده با همگان روبرو میشود؟؟
حس میکنی اگر یقین کنی که این قرآن کلام خود خداست چه خواهی کرد؟
شک ندارم که جان به جان آفرین تسلیم خواهیم کرد.
.همانقدر جان میدهی که وقتی امام زمانت را ببینی...
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو مردید ...جان دوباره ای خواهید گرفت در آنسوی مرزهای این دنیای فراموش شدنی.....
آن قرآن صامت و او قرآنی ناطق...
آن قرآن مکتوب و او قرآنی مجسم.
قیمت یکیست
ارزش واحد است
اهمیت هردو بالاست
چگونه است که وقتی می شنویم، قبلترها هم کسانی بودند که پیامبر(ص) را می دیدند و پیامبر برایشان عادی شده بود. حال اگر ما برویم روبروی حرم ایشان(نه در کنار خود ایشان) بایستیم آسمان و زمین را بر هم خواهیم زد و چه حالات معنوی وصف ناپذیری را تجربه می کنیم!!
ما هم دچار مشکلیم مشکلمان هم عادی شدن قرآن است
آری!!!کسانی هم که اطراف امام علی (ع) بودند، همین مشکل را داشتند اینکه علی برای آنها عادی شده بود، از دیدن او منقلب نمی شدند و متحول نمی گشتند .وحال این قرآن که همان شناسنامه علی است....
روح علی، نور علی، بوی علی ،در قرآن موج می زند....
تویی که دوست داری با علی مأنوس شوی بیا ،بیا وبا همین قرآن مأنوس شو...
مثل ماهی گرفتن است در قطب شمال
اول تیشه ها را برمی داریم تا یخیهای محکم بر سطح دریا را بشکافیم،گودالی حفر کنیم دست خودمان را به اعماق آبها برسانیم به گرمای آب اقیانوس قطب شمال،به زیر قطرهای سنگین یخ برسانیم آنجا برویم غواصی و به دنبال گوهر و مروارید ها یی بس زیبا بگردیم.
ولی اوّل:
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید...
اگر همت داری و قصد تحقق این اهداف پس ادامه بده، اگرنه خواهش می کنم از اینجا به بعد برگرد.
چرا که شنیدن این حرفها مسئولیّتی هم به دنبال دارد...
میخواهی قرآن را از عادی بودن برای خودت دربیاوری شناسنامه این حرفها را مرور کن در غیر این صورت یا علی وخدانگهدار...
و امّا برای تو که همراهی:
نگاهمان را به قرآن تازه کنیم،
آنچنانکه قرآن پیش ما تعریف دارد،آنچنان آثارش را در دل قرار بدهیم.
وقتی دستمان کوتاه شد قدر نعمتش را می دانیم ...
دربه در دنبال استاد اخلاق می گردیم،
دربه در دنبال معنویت می گردیم،
در به در دنبال امام زمان می گردیم،
دربه در دنبال عبادت خوب می گردیم..!
درحالیکه نامه خدا بر روی طاقچه هامان خاک می خورد و از کنارش بی اعتنا عبور می کنیم.
بچه ها!!
بیایید نگاهمان به قرآن نگاه با عظمتی باشد.
بیایید کاری کنیم که قرآن برایمان عادی نشود.
گاهی با همسایه ات آنقدر احوال پرسی گرم می کنی و قربان صدقه اش می شوی درحالیکه نمی خواهی سر به تنش باشدو وقتی علت را می پرسند میگویی :فقط از روی احترام ...
چرا ما ادب رعایت می کنیم در مقابل موجود زنده ای به نام همسایه ولی ادب را رعایت نمی کنیم در مقابل موجودی به نام قران،آیا او را جاندار نمی پنداریم؟؟؟
آری قرآن موجودیست زنده و سرحال!!!
و این بر میگردد به اینکه ما چه اندازه زنده بودن عالم هستی را درک خواهیم کرد.
ادامه دارد...